نقش طراحی معماری در ایجاد و بهبود تجربهی مشتری
امروزه هر فضا و مکانی در گرو تجربهای است که به مخاطب منتقل میکند و معماران نیز در راستای ایجاد تجربهای متفاوت در تلاشاند.
اگر تجربهی مشتری را، همهی دریافتهایی بدانیم که یک نفر از قرار گرفتن در یک فضای معماری یا در استفاده از یک محصول تجربه میکند، در نتیجه هدف طراحان خلق تجربهای است که کمال رضایت را به همراه داشته باشد. معماران تلاش میکنند برای ساکنین ساختمانهایشان یا کسانی که با سازههای آنان در ارتباطاند، تجربهای یگانه رقم بزنند. هدف آنها از اینکار، افزایش رضایت مشتریان و بالا رفتن کیفیت زندگی آنهاست. در نتیجه طراحی تجربهی مشتری مستلزم خلق محصولاتی است که با طراحی فوقالعاده بتوانند منجر به جلب رضایت مشتریان بشوند. عدهای معتقدند که تجربه، قابلیت از پیش طراحی شدن ندارد چراکه چیزی است که افراد دریافت میکنند. هرچند اشتباه به نظر نمیرسد، اما طراحان با تشخیص شاخصههای یک تجربهی خوب، قادر به چنین کاری هستند و میتوانند شرایط آسایش و راحتی مخاطبان را فراهم کنند.
ساختمانها، منحصربهفردند و معمولا چندین دهه دوام میآورند. ساختمانها چیزی بیشتر از چند تکه آجر و سیماناند و روح در آنها جریان دارد. آنها، جامعههای کوچکی هستند که به دست معماران ساخته میشوند. معماران نیز همواره برای جلب رضایت اعضای این جامعه تلاش میکنند.
معماران برای طراحی فضایی که بتواند تجربهی خوبی برای مشتری ایجاد کند و میزان رضایت او را بالا ببرد، باید شناخت خوبی از مخاطب و در واقع کسی که فضا را برای او خلق میکنند، داشته باشند و نیازها و علایقش را بشناسند. یکی از نیازهای انسانها، تمایل به تعامل است. کیفیت تعاملات افراد تاثیر زیادی بر رفتار و روحیات آنها دارد. در نتیجه اگر افراد بتوانند با قرار گرفتن در یک فضای معماری، تعامل سازندهای هم با محیط و هم با سایر افراد برقرار کنند، تجربهی خوبی خواهند داشت که احساس رضایت را برایشان به همراه دارد. بنابراین تعاملی بودن یک فضای معماری، از چنان اهمیتی برخوردار است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. فضاهای اشتراکی ساختمان، میتوانند زمینهای برای تعامل ساکنین باشند. همچنین این فضاها میتوانند بستری برای تفریح و سرگرمی ساکنین در اوقات فراغت فراهم کنند. بدین طریق خانه هم میتواند از محیطی برای کارهای روزمره فراتر برود و گسترهی وسیعی از فعالیتها را دربربگیرد، هم از اتلاف وقت و انرژی ساکنین جلوگیری کند. اگر این فضاها به عناصر طبیعی و فضای سبز آراسته شوند، تاثیر دوچندانی بر ساکنین خواهند داشت. در چنین شرایطی افراد میتوانند بخش وسیعی از خواستههایشان را در فضای خانه بیابند.
موفقیت یک ساختمان در مرحلهی اول در گرو کاربری آن است. باید نیازهای ساکنین را رفع کند و تجربهی متفاوتی از سکونت رقم بزند. افراد برای انتخاب محل سکونت، امکانات و خصوصیاتی را مدنظر قرار میدهند که به آنها احتیاج دارند. مثلا خانوادهها معمولا به دنبال خانههایی هستند که علاوه بر داشتن امنیت و محیط مناسب، فضای کافی برای همهی اعضای خانواده داشته باشد. در واقع ضرورتهایی وجود دارد که افراد برای تهیهی مسکن به آنها توجه میکنند. اما گاهی مواقع، معماران با ارائهی خدماتی که ساکنین پیشتر نیاز به آنها را احساس نکرده بودند، میتوانند نه تنها تجربهی سکونت متفاوتی را برای ساکنین ایجاد کنند، بلکه آنها را به مرحلهی جدیدی از آسایش و رضایت در محیط خانه و زندگی سوق دهند. یک ساختمان علاوه بر امکانات ضروریای که نبود آنها اختلالاتی در زندگی ایجاد میکند، میتواند با ارائهی خدمات ویژه و متفاوت، تاثیر بیشتری در راستای آسایش ساکنین داشته باشد. این امکانات در بهبود کیفیت زندگی تاثیر قابل توجهی دارند.
اما درکنار اهمیت کاربری و امکانات، زیبایی هم امر دیگری است که میتواند این تجربه را متمایز کند. چهرهی یک ساختمان بهخصوص در برخورد اول، تاثیر زیادی بر مخاطب میگذارد و تا حدودی ارزشهای آن ساختمان را مشخص میکند. برانگیختن احساسات مخاطب به واسطهی زیبایی، در کنار کاربرد و تجهیزات، میتواند میزان اثرگذاری یک فضای معماری را افزایش دهد. اگر یک ساختمان در هر دو فضای بیرونی و داخلی طراحی خوب و مناسبی داشته باشد، میتواند در روحیهی ساکنین تاثیر بهسزایی ایجاد کند. مثلا اگه رنگها و مصالح به کار رفته در یک ساختمان، با هم همخوانی داشته باشند و ترکیب چشمنوازی ایجاد کنند، مخاطب از حضور در فضا احساس آرامش میکند و این امر به مرور زمان، تاثیر مثبتی بر روحیهی آنان دارد.
فضاهای معماری ایدهآل، بهگونهای طراحی میشوند که علاوه بر تامین نیازهای فعلی ساکنین، تغییرات احتمالی آینده را هم در بربگیرند. معماران از این طریق نه تنها حیات بلندمدتتری را برای ساختمانهایشان تضمین میکنند، بلکه سبب امنیت و آرامش آنها میشوند. بنابراین انتخاب محل سکونت مناسب، میتواند تجربهای ارزشمند از حضور در خانه رقم بزند، ماهیت خانه را به چیزی فراتر از تعریف شناخته شده گسترش بده، و تحولات موثری در روند زندگی ایجاد کند.